محل تبلیغات شما

پنجره ی بزرگ اتاق دلخوشی این روزهای من است.
دریچه ای رو به رهایی، روزنه ای برای تنفس، مسیری برای جاری شدن و تنها نقطه اتصال روحم به آسمان.
با منظره غریبی از تضادها، ردیف آپارتمانهای متراکم و بلند که به زحمت از یکی دو جای خالی آنها میتوان به دوردست رسید. ردیفی از کوهها پیدا و پنهان پشت غباری از آلودگی . با دکل های بزرگ برق روی بلندترین قله هایشان
خوشبختانه هنوز به قدر عرض پنجره آسمان را دارم -امیدوارم که تعرض به آسمان به عمر من قد ندهد- با دسته کلاغهای دانشگاه فردوسی که در تاریکترین و سردترین ساعات صبح با نظم و بی نظم، دور و نزدیک اینور و آنور دیده میشوند و البته رد سفید هواپیمایی که گاه به گاه آبی یکدست آسمانم را دو پاره میکند.
هرقدر منظره یک پرنده روی شاخه درخت زیباست، دیدن آن پرنده روی لوله های هواکش پشت بام یا تیرآهن های یک ساختمان نیمه کاره رقت انگیز است.
هرقدر وسعت آبی یکدست آسمان زیباست، منظره پشت بامهای چهل تکه کوتاه و بلند تکراری نفرت انگیز است.
جز یکی دو خانه ای که دود سفید رنگ دودکششان حسی از زندگی و گرما به جانم میریزد دیگر خانه ها با اهالی شان در سرمای استخوان سوز این صبح آذر ماه منجمد شده اند.
اگر بخواهم نگاهم را به دور دست پرواز دهم هنوز به زحمت روزنه ای میان ساختمانهای پشت به پشت پیدا میشود. این روزنه ها دلخوشی های کوچک من است که یکی یکی با ساختمانهای بلند جدید جایگزین میشوند تیرآهن های افراشته هر ساختمان جدید خبر شومی ست از آن که به زودی منظره کوچکی برای همیشه از دید پنجره اتاقم خواهد مرد.
حتما اتاق من هم روزی منظره پنجره اتاقی را کشته است!

منظره ها هم تاریخ دارند، گذشته و آینده دارند. منظره ها متولد میشوند و میمیرند -گاهی هم کشته میشوند- منظره ها میتوانند یک عمر تنها بمانند بی هیچ بیننده تحسین گری، یا چون یک مدل، سوژه لنز دوربین عکاسان باشند، شاید ژست هم بگیرند مثلا ژست پاییزی یا ژست برفی.

این صبح های سرد آذرماه

سندروم "فرزندان ما بیهوده کشته نشدند"

مرگ در یک لحظه اتفاق نمیافتد، هر لحظه اتفاق میافتد

منظره ,های ,ها ,هم ,آسمان ,ای ,منظره ها ,این صبح ,و بلند ,به آسمان ,که به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طارم سرای هجران