محل تبلیغات شما

در سال 1915 در خلال جنگ جهانی اول، ایتالیا با هدف آزاد سازی دو شهر خود وارد جنگی با اتریش شد که به "نبرد ایزونزو" یا "نبرد کاپورتو" معروف است ، درست مثل هر جنگ دیگری همه چیز با سخنرانی های پرشور و انگیزه بخش و اهداف افتخار آمیز شروع شد و جوانان وطن پرست در راه آزادی کشورشان راهی جنگ شدند، در همان نبرد اول 15000 سرباز ایتالیا کشته شد اما جنگ ادامه پیدا کرد تا در نبردهای بعدی این عدد به 40000 و 60000 رسید، ثمره این جنگ برای ایتالیا 70000 کشته و حدود 1000000 مجروح بود .همه چیز می توانست بعد از نبرد اول تمام شود، شرایط صلح با اتریش کاملا فراهم بود اما در این صورت دولت ایتالیا، شهروندان و خانواده قربانیان باید می پذیرفتند که خون جوانانشان بیهوده و تنها به دلیل حماقتی بزرگ در راستای منفعت طلبی تمداران نالایق ریخته شده. این موضوع چنان غیر قابل قبول و حتی باعث شرمساری دولت و مردم بود که ترجیح دادند تا رسیدن به پیروزیی که هرگز اتفاق نیفتاد به جنگ ادامه دهند تا ثابت کنند "فرزندان ما بیهوده کشته نشدند"

در داستانی مشابه در سال 1962 بریتانیا و فرانسه با وجود آگاهی نسبت به هزینه بر بودن ساخت اولین هواپیمای مسافربری مافوق صوت که کنکورد نام داشت اقدام به بستن قرارداد همکاری در این خصوص کردند. همان طور که برآورد شده بود این همکاری تا انتها جز زیان حاصلی برای دو طرف نداشت اما به علت صرف هزینه ای که تا هر مرحله انجام شده بود و هدف بزرگی که قرار بود حاصل شود طرفین خود را مم به ادامه کردند. بلاخره در سال 1976 این هواپیما سرویس دهی خود را آغاز کرد اما به دلیل پر هزینه بودن، بسیاری از ایرلاینهای دنیا از خرید آن منصرف شدند و تقریبا همه 16 فروند هواپیمای تولید شده در دو کشور تولید کننده به کار گرفته شد.از طرفی به علت هزینه های بالای تعمیر و نگهداری کنکوردها قیمت تمام شده بلیت برای مسافران گران تمام میشد و تنها اقشار مرفه امکان استفاده از آن را داشتند.سرانجام به علت سقوط یک فروند کنکورد درسال 2000 و تشخیص نقص فنی در ساختار این هواپیما که رفع آن صرفه اقتصادی نداشت در اکتبر  2003 آخرین پرواز کنکورد روی باند فرود آمد و برای همیشه به آشیانه منتقل شد. امروزه نمونه های این هواپیما تنها در موزه های هوایی یافت میشود. کنکورد نمونه بارز شکست یک پروژه دولتی بود. اصطلاحی بنام "اثر کنکورد" با الهام ازین داستان وجود دارد که به ادامه کاری با وجود علم به زیان و ضرر آن اشاره دارد.

حتما مشابه این داستانها را در زندگی خود و اطرافیان سراغ دارید، ادامه دادن به زندگی مشترک با وجود مشکلات واضح و غیر قابل حل، نگه داشتن سرمایه گذاری یا سهامی که ارزش آن به سرعت رو به نزول است، ادامه دادن به تحصیل رشته دانشگاهی که به آن علاقه ای نداریم و. ازهمین دست اشتباهات است. حالا که ده سال ازین زندگی را گذرانده ام، حالا که تا اینجا در سرمایه گذاری ام ضرر کرده ام، حالا که چندین سال در این رشته درس خوانده ام و .

اما یکی از مهمترین اثرات این خطای ذهنی که رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن آن را "هزینه هدر رفته" می نامد، جهان بینی، تعصبات و اعتقاداتی ست که به اشتباه بر آن پافشاری و اصرار میکنیم چه بسا اگر با چشمان باز به بازنگری و قضاوت افکار خود بنشینیم نقاط تاریک و نادرست زیادی در آن بیابیم و به این نتیجه برسیم که همین الان باید دست از این افکار و اعتقادات مهلک کشید اما سخت است پذیرفتن اینکه چندین و بلکه بهترین سالهای عمر خود را در باوری غلط گدرانده و چه بسا به خود و اطرافیان ستم روا داشته ایم. اینجاست که ذهن خلاق انسان دست به تفسیر و توجیه میزند، هر دریچه ای روبه افکار مخالف را میبندد و به جای قبول اشتباه و بازگشت، برای هزینه هدر رفته خود هدف و شعاری دست و پا میکند که آنقدر بزرگ و عالی باشد که هر رفتاری در راه رسیدن به آن را توجیه کند.اهدافی که معمولا جنبه مادی ندارند. انتزاعی اما شکوهمند.

مثل این است که در نیمه یک جاده بن بست در حالیکه تا اینجای راه را به سختی طی کرده اید کسی شما را از انتهای بیهوده مسیر آگاه کند اما بجای بازگشت به راهتان ادامه دهید با این شعار که در پیمودن هر مسیر صعب العبور بیهوده ای تجربه هایی گرانقدر نهفته ست که تنها نصیب کسانی خواهد بود که رنج این سفر را متحمل شوند و آن را به پایان ببرند!

به داستان اول برگردیم : اوضاع برای مجروحان و معلولین جنگی از بازماندگان و خانواده قربانیان به مراتب بدتر است، آنها زنده ماندند و نتیجه جان فشانی های بی حد خود و همسنگرانشان را دیدند و یک عمر با تبعات این اتفاق زندگی کردند اما هرگز بیهوده بودن نبردشان را قبول نکردند. برخی اهداف آنچنان ستودنی و عالیست که حتی شکست در راه رسیدن به آنها شکوهمند و افتخار آفرین است. هدف وسیله را توجیه میکند و البته که قطع عضو واز دست دادن سلامت جسمانی و حتی روانی دین کوچکیست که در راه "وطن" ادا شده است.

و در مورد داستان دوم نیز احتمالا سازندگان کنکورد و حتی کشورهای سازنده، این پروژه را نمونه یک شکست واضح نمیدانند بلکه به ساخت اولین و تنها هواپیمای مسافربری مافوق صوت جهان افتخار می کنند و چه بسا خانواده قربانیان آن حادثه هوایی نیز برای قربانیان خود ارزش و افتخار ویژه ای قائل باشند.

این صبح های سرد آذرماه

سندروم "فرزندان ما بیهوده کشته نشدند"

مرگ در یک لحظه اتفاق نمیافتد، هر لحظه اتفاق میافتد

بیهوده ,کنکورد ,هزینه ,جنگ ,های ,ای ,آن را ,که به ,در راه ,رسیدن به ,با وجود ,هواپیمای مسافربری مافوق

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها